من قرار نبود دیگه چنین احساسی داشته باشم. درست همونطور که قول داده بودم به خودم. و من در طول روز چنین احساسی ندارم. به خودم اجازه نمیدم. اما شبا... خب، شبا، وقتی مثل جنین خودمو جمع میکنم و سرمو میگیرم بین دستام، اجازه میدم حصار دورم فرو بریزه و تا وقتی که خوابم ببره مدام تکرار میکنم که دوستت دارم...
سایت جدید و معتبر کلیکی ایرانی ponak bux بازدید : 356
چهارشنبه 13 اسفند 1398 زمان : 17:35